هوالوكيل
بدگویی از دستگاه قضایی و قاضی پرونده
نوشته: کیومرث سپهری
دستگاه قضائي به سبب ماهيت كارآن اصولاً داراي مراجعين ناراضي و گله مندمي باشد ، عموم مردم اظهار نارضايتي از آن مي نمايند ، مخصوصاً افرادي كه راي به ضررآنان صادر مي گردد ، برخي ازاين افراد براي ارضاء رواني خود ، انواع تهمت ها و تخلفات را به قاضي صادركننده حكم وسايراعضاء دادگاه نسبت مي دهند و جو ناسالمي عليه آنها بوجود مي آورند بدون اينكه حرف ها ومسائل ادعايي چنين افرادي استناد يا محملي داشته باشد وگاه اقدامات افراد كلاهبردار ودلال مآب نيز قضيه را تشديد مي نمايد مثلاً با اخذ وجه از يكي از طرفين كه حالا محكوم له واقع شده است ، مدعي پرداخت آن به فلان شخص مي گردند و به هرحال بنحوي به گوش محكوم عليه مي رسد كه درذهن خود آنرا يك عمل قطعي فرض مي نمايد و همه چيز را به دادگستري نسبت مي دهد ، البته چنين افرادي يقيناً نسبت به وابستگان دادگستري نيز همين رويه را پيشه خواهند كرد ، برماست كه از حيثيت دادگستري و ديگران دفاع كنيم و نگذاريم بي دليل چهره ي افراد خوب در اذهان مخدوش شود ، زيرا حفظ قداست و ابهت دادگستري يعني حفظ نظم و قانون و حرمت افراد ، ومطمئناً كساني كه شأن دادگستري را رعايت ننمايند ، حرمت وكيل و كارشناس وديگران رانيز رعايت نخواهند كرد ، پس برماست كه تحت هرشرايطي در عمل و درگفتار خود با چنين افرادي همداستان نشده و درشناساندن جايگاه و شأن رفيع قضاوت ودستگاه قضائي بكوشيم ، عمل اشتباه يك نفر را به كل دادگستري تعميم ندهيم وزحمات صادقانه ومسوولانه قضات و كاركنان صحيح العمل را هدر ندهيم . منصفانه و واقع بينانه با قضايا برخورد كردن و پرهيز از احساسي نگاه كردن به قضايا ، بسياري ازمشكلات را حل مي كند . به ياد داشته باشيم معمولاً زماني اين مسائل مطرح مي شود كه افراد تصور نمايند كه درتصميم گيري اشتباهي رخ داده است يا تعمدي دراين نوع تصميم گيري ( كه به زعم ذينفع به ناحق است ) وجود داشته است ، حال آيا نزد خود تصور كرده ايم كه هركسي درهرمقامي ممكن است مرتكب اشتباه شود ؟آيا واقعاً همه جوانب و قضاياي پرونده مطروحه درآنرا باديدبي طرفانه أي بررسي كرده ايم ؟آيا اگر خود ما قاضي پرونده بوديم و هردوطرف را با دلايل و مدارك آنها ، آنگونه كه واقعاً هست ، درك و احساس مي كرديم ، چگونه قضاوت مي كرديم ؟ آيا بهتر نيست بي طرفانه مسائل و مشكلات خاص قضاوت را با ديد تخصصي و به زبان ساده براي ارباب رجوع توضيح دهيم ، و ماهيت و چگونگي كار قضاوت را تشريح نمائيم وتنگناهاوگرفتاريهاي قاضي را هم از نظر رعايت بي طرفي و لزوم توجه به دلايل ومدارك طرفين وهم ازنظر اجراء قوانين مربوطه واحياناً مشكلات خاص پرونده را كه مستند به عمل خود طرف ناراضي ومربوط به غيرتخصصي عمل كردن ايشان بوده يادآور شويم و تصورات ناصوابِ او را اصلاح كرده ودر عمل وگفتار قاطع و محكم خود شأن قضاوت و دادگستري را حفظ نمائيم ، قطعاً اين رويه موجب حفظ ارزش وكالت نيز خواهد بود ، زيرا كسي كه قاضي و دادگاه و قضاوت را تمسخر و تحقير نمايد ، قطعاً با وكيل و وكالت نيز درموقع مقتضي همين عمل را انجام خواهد داد. بنظر مي رسد كه مردم هرچه بيشتر از واقعيات ومشكلات و پيچيدگيهاي كار دادگستري آگاه شوند ، بيشترمتمايل به پيگيري امور خود از طريق اهل فن خواهند شد . بنابراين به نفع همه است زيرا هم مردم آگاهي بيشتري پيدا كرده اند و ديد و ذهن مثبتي پيدا كرده اند هم حرمت و ارزش وكالت و قضاوت را شناسانده ايم . البته اين انتظار نيز از همكاران نسبت به هم وقضات و كارمندان دادگستري نيز نسبت به وكلاء هست كه مطمئناً بسياري از آنها اينچنين عمل خواهند كرد . مثلاً درموردي كه فلان مقام آگاهانه حقوق اساسي يك طرف را ناديده گرفته باشد ، مي توان ضمن حفظ حرمت دستگاه قضائي ، حقوق صاحب حق را به وي يادآور شد كه طريق صحيح قضيه را انتخاب نمايد و رعايت شأن وحرمت قضاوت به معني توجيه اقدامات غير قانوني كسي نمي باشد و نقدو انتقاد سازنده درزمان ومكان خود ، ارزنده و پسنديده و مفيد وموثر خواهد بود و بحث حاضر درمقام نفي آن نمي باشد .
مبادا براي توجيه شكست خود در پرونده ( البته شكست به زعم بعضي افراد ، چون وكيلي كه وظيفه خود را بدرستي انجام داده باشد ، نتيجه ولو به ضرر موكل او تمام شود شكست محسوب نمي شود ) مثل بعضي افراد از واقعيات غافل شويم و فقط چند نكته مثبت به نفع خود را ببينيم ، بدون اينكه مشكلات خود را درذهن تصور نماييم ، سعي كنيم درهمه حال بي طرفانه داوري نمائيم و عادلانه قضاوت كردن را در ذهن خود تمرين نمائيم و آنرا در تمام شوون زندگي خود ولو زماني كه خود يك طرف قضيه هستيم بكاربنديم .